Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.
آمار سایت
Who is online?
In total there are 13 users online :: 0 Registered, 0 Hidden and 13 Guests

None

[ View the whole list ]


Most users ever online was 47 on Tue Nov 19, 2019 8:21 pm
Online Support





عشق يعني

4 posters

Go down

عشق يعني Empty عشق يعني

Post  hasan_kh Tue Feb 09, 2010 11:11 am


عشق يعنی يک سلام و يک درود

عشق يعنی درد و محنت در درون

عشق يعنی يک تبلور يک سرود

عشق يعنی قطره و دريا شدن

عشق يعنی يک شقايق غرق خون

عشق يعنی زاهد اما بت پرست

عشق يعنی همچو من شيدا شدن

عشق يعنی همچو يوسف قعر چاه

عشق يعنی بيستون كندن بدست

عشق يعنی آب بر آذر زدن

عشق يعنی چون محمد پا به راه

عشق يعنی عالمی راز و نياز

عشق يعنی با پرستو پر زدن

عشق يعنی رسم دل بر هم زدن

عشق يعنی يک تيمم يک نماز

عشق يعنی سر به دار آويختن


hasan_kh
hasan_kh

تعداد پستها : 7
Join date : 2010-02-06
Age : 34

Back to top Go down

عشق يعني Empty Re: عشق يعني

Post  mehdi_baahaal Tue Feb 09, 2010 4:03 pm

!!!!!!!!!!che sheeeree ghashangi
عشق يعني Lol عشق يعني Lol عشق يعني Lol
mehdi_baahaal
mehdi_baahaal

تعداد پستها : 236
Join date : 2009-11-11
Age : 33
آدرس پستي : mehdi_baahaal90@yahoo.com

http://www.dr-mehdi-guitar.blogfa.com

Back to top Go down

عشق يعني Empty Re: عشق يعني

Post  رامین Wed Feb 10, 2010 3:52 pm

[right]حضرت مولانا میگه:منم آن نیازمندی که به تو نیاز دارم
غم چون تو نازنینی به هزار ناز دارم
رامین
رامین

تعداد پستها : 253
Join date : 2009-11-18
آدرس پستي : raminkordeirani@yahoo.com

http://raminirani.blogspot.com

Back to top Go down

عشق يعني Empty عشق یعنی....

Post  بهنام زارعی Thu Feb 11, 2010 5:49 pm

شاگردی از استادش پرسید: عشق چیست؟
استاد در جواب گفت: به گندمزار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور، اما در هنگام عبور از گندمزار به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی!
شاگرد به گندمزار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: چه اورده ای؟ شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ. هر چه جلوتر می رفتم خوشه های پرپشت تر می دیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین تا انتهای گندمزار رفتم!!! استاد گفت:
عشق یعنی همین...
شاگرد دوباره پرسید: ازدواج چیست؟
استاد به سخن امد که: به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی!
شاگرد رفت و پس از مدتی کوتاه با درخت بازگشت. استاد پرسید که شاگرد را چه شده؟ و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم انتخاب کردم. ترسیدم اگر جلو بروم باز هم دست خالی برگردم!!! استاد باز گفت:


ازدواج هم یعنی همین...

بهنام زارعی

تعداد پستها : 13
Join date : 2009-11-18
آدرس پستي : behnam_zpa88@yahoo.com

Back to top Go down

Back to top


 
Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum