آمار سایت
Who is online?
In total there are 47 users online :: 0 Registered, 0 Hidden and 47 Guests None
Most users ever online was 285 on Sun Oct 13, 2024 2:07 am
شرح پریشانی(شعر)
2 posters
Page 1 of 1
شرح پریشانی(شعر)
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید---- داستانِ ِغم ِ پنهانی ِ من گوش کنید
قصه بی سر و سامانی من گوش کنید---- گفتگوی من وحیرانی من گوش کنید
شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی
سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی
روزگاری من ودل ساکن کویی بودیم---- ساکن کوی بت عربده جویی بودیم
عقل ودین باخته دیوانه رویی بودیم---- بسته سلسله سلسله مویی بودیم
کس درآن سلسله غیرازمن ودل بند نبود
یک گرفتار از این جمله که هستند نبود
نرگس غمزه زنش این همه بیمارنداشت---- سنبل پرشکنش هیچ گرفتارنداشت
این همه مشتری و گرمی بازارنداشت ---- یوسفی بود ولی هیچ خریدارنداشت
اول آن کس که خریدارشدش من بودم
باعث گرمی بازار شدش من بودم
عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او---- داد رسوایی من شهرت زیبایی او
بس که دادم همه جا شرح دل آرایی او---- شهر پرگشت زغوغای تماشایی او
این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد
کی سر برگ من بی سر و سامان دارد
پیش او یار ِ نو و یار ِ کهن هردو یکی است---- حرمت مدعی و حرمت من هردو یکی است
قول زاغ وغزل مرغ چمن هردو یکی است---- نغمه بلبل وغوغای ِ زغن هر دو یکی است
این ندانسته که قدرهمه یکسان نبود
زاغ را مرتبه مرغ خوش الحان نبود
قصه بی سر و سامانی من گوش کنید---- گفتگوی من وحیرانی من گوش کنید
شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی
سوختم سوختم این راز نهفتن تا کی
روزگاری من ودل ساکن کویی بودیم---- ساکن کوی بت عربده جویی بودیم
عقل ودین باخته دیوانه رویی بودیم---- بسته سلسله سلسله مویی بودیم
کس درآن سلسله غیرازمن ودل بند نبود
یک گرفتار از این جمله که هستند نبود
نرگس غمزه زنش این همه بیمارنداشت---- سنبل پرشکنش هیچ گرفتارنداشت
این همه مشتری و گرمی بازارنداشت ---- یوسفی بود ولی هیچ خریدارنداشت
اول آن کس که خریدارشدش من بودم
باعث گرمی بازار شدش من بودم
عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او---- داد رسوایی من شهرت زیبایی او
بس که دادم همه جا شرح دل آرایی او---- شهر پرگشت زغوغای تماشایی او
این زمان عاشق سرگشته فراوان دارد
کی سر برگ من بی سر و سامان دارد
پیش او یار ِ نو و یار ِ کهن هردو یکی است---- حرمت مدعی و حرمت من هردو یکی است
قول زاغ وغزل مرغ چمن هردو یکی است---- نغمه بلبل وغوغای ِ زغن هر دو یکی است
این ندانسته که قدرهمه یکسان نبود
زاغ را مرتبه مرغ خوش الحان نبود
Türk oĝlan- تعداد پستها : 97
Join date : 2009-11-19
Age : 33
آدرس پستي : ehsan1990k@yahoo.com
Re: شرح پریشانی(شعر)
ممنون
امابقیه شعر هم زیباست:
چون چنین است پی کار دگر باشم به
چند روزی پی دلدار دگر باشم به
عندلیب گل رخسار دگر باشم به
مرغ خوش نغمه گلزار دگر باشم به
نوگلی کو که شوم بلبل دستان سازش
سازم از تازه جوانان چمن ممتازش
...
مدتی در ره عشق تو دویدیم بس است
راه صد بادیه درد بریدیم بس است
مدتی در ره عشق تو دویدیم بس است
راه صد بادیه درد بریدیم بس است
قدم از راه طلب باز کشیدیم بس است
اول و آخر این مرحله دیدیم بس است
بعد از این ما و سر کوی دل آرای دگر
با غزالی به غزلخوانی و غوغای دگر
...
گرچه از خاطر وحشی هوس روی تو رفت
وز دلش آرزوی قامت دلجوی تو رفت
شد دل آزرده و آزرده دل از کوی تو رفت
با دل پر گله از ناخوشی خوی تو رفت
حاش لله که وفای تو فراموش کند
سخن مصلحت آمیز کسان گوش کند
Mohamad-88- تعداد پستها : 19
Join date : 2009-11-16
Re: شرح پریشانی(شعر)
بله بقیه شعر هم زیباست ولی منظوربنده نبود تازه اگه همه شعر رو بخونین می فهمین که معشوق شاعر محترم پسر بوده پس تا جایی که لازمش داریم می نویسیم تا سو تفاهم پیش نیاد
Türk oĝlan- تعداد پستها : 97
Join date : 2009-11-19
Age : 33
آدرس پستي : ehsan1990k@yahoo.com
Re: شرح پریشانی(شعر)
شیوه چشمت فریب جنگ داشت/ما غلط کردیم و صلح انگاشتیم
Mohamad-88- تعداد پستها : 19
Join date : 2009-11-16
Page 1 of 1
Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum