Similar topics
آمار سایت
Who is online?
In total there are 18 users online :: 0 Registered, 0 Hidden and 18 Guests None
Most users ever online was 285 on Sun Oct 13, 2024 2:07 am
فریدون مشیری
2 posters
Page 1 of 1
فریدون مشیری
از خدا صدا نمیرسد!
ای ستاره ها که از جهان دور
چشم تان به چشم بی فروغ ماست!
نامی از زمین واز بشر شنیده اید؟
درمیان ابی زلال اسمان
موج دودوخون و اتشی ندیده اید؟
این غبار محنتی که در دل فضاست
این سرای ظلمتی که اشیان ماست
در پی تباهی شماست!
گوش تان اگر به ناله ی من اشناست
از سفینه ای که میرود به سوی ماه
از مسافری که میرسد زگرد راه
از زمین فتنه گر حذر کنید!
پای این بشر اگر به اسمان رسد
روزگارتان چو روزگار ماسیاه ست!
ای ستاره ای که پیش دیده ی منی!
باورت نمیشود که در زمین
هر کجا به هر که میرسی
خنجری میان مشت خود نهفته ست
پشت هر شکوفه ی تبسمی
خار جانگزای حیله ای شکفته ست!
انکه با تو میزند صلای مهر
جز به فکر غارت دل تو نیست
گر چراغ روشنی به راه توست
چشم گرگ جاودان گرسنه ایست!
ای ستاره ما سلاممان بهانه است
عشق مان دروغ جاودانه است
در زمین زبان حق بریده اند
حق زبان تازیانه است
وان که با توصادقانه درد دل کند
های های گریه ی شبانه است!
ای ستاره باورت نمیشود
در میان باغ بی ترانه ی زمین
ساقه های سبز اشتی شکسته است
لاله های سرخ دوستی فسرده است
غنچه های نورس امید
لب به خنده وانکرده مرده است
پرچم بلند سرو راستی
سر به خاک غم سپرده است!
ای ستاره باورت نمیشود
ان سپیده دم که باصفاوناز
درفضای بیکرانه میدمید
دیگر از زمین رمیده است
این سپیده ها سپیده نیست:
رنگ چهره ی زمین پریده است!
ای ستاره ای ستاره ی غریب!
ما اگر زخاطر خدانرفته ایم؟
پس چرا به داد ما نمیرسد؟
ما صدای گریه مان به اسمان رسید
از خدا چرا صدا نمیرسد؟
چشم تان به چشم بی فروغ ماست!
نامی از زمین واز بشر شنیده اید؟
درمیان ابی زلال اسمان
موج دودوخون و اتشی ندیده اید؟
این غبار محنتی که در دل فضاست
این سرای ظلمتی که اشیان ماست
در پی تباهی شماست!
گوش تان اگر به ناله ی من اشناست
از سفینه ای که میرود به سوی ماه
از مسافری که میرسد زگرد راه
از زمین فتنه گر حذر کنید!
پای این بشر اگر به اسمان رسد
روزگارتان چو روزگار ماسیاه ست!
ای ستاره ای که پیش دیده ی منی!
باورت نمیشود که در زمین
هر کجا به هر که میرسی
خنجری میان مشت خود نهفته ست
پشت هر شکوفه ی تبسمی
خار جانگزای حیله ای شکفته ست!
انکه با تو میزند صلای مهر
جز به فکر غارت دل تو نیست
گر چراغ روشنی به راه توست
چشم گرگ جاودان گرسنه ایست!
ای ستاره ما سلاممان بهانه است
عشق مان دروغ جاودانه است
در زمین زبان حق بریده اند
حق زبان تازیانه است
وان که با توصادقانه درد دل کند
های های گریه ی شبانه است!
ای ستاره باورت نمیشود
در میان باغ بی ترانه ی زمین
ساقه های سبز اشتی شکسته است
لاله های سرخ دوستی فسرده است
غنچه های نورس امید
لب به خنده وانکرده مرده است
پرچم بلند سرو راستی
سر به خاک غم سپرده است!
ای ستاره باورت نمیشود
ان سپیده دم که باصفاوناز
درفضای بیکرانه میدمید
دیگر از زمین رمیده است
این سپیده ها سپیده نیست:
رنگ چهره ی زمین پریده است!
ای ستاره ای ستاره ی غریب!
ما اگر زخاطر خدانرفته ایم؟
پس چرا به داد ما نمیرسد؟
ما صدای گریه مان به اسمان رسید
از خدا چرا صدا نمیرسد؟
sara- تعداد پستها : 7
Join date : 2009-11-20
آدرس پستي : sara.s8927@yahoo.com
Re: فریدون مشیری
بگذریم ازاین فسانه های تلخ
بگذرازمن ای ستاره شب گذشت
قصه سیاه مردم زمین
بسته راخواب نازتو
می گریزدازفغان سردمن
گوش ازترانه بی نیازتو
ای که دست من به دامنت نمی رسد
اشک من به دامن
تومیچکد
بانسیم دلکش سحر
چشم خسته توبسته می شود
بی تودرحصاراین شب سیاه
عقده های گریه شبانه ام
برگلوشکسته میشود
samaneh.k- تعداد پستها : 17
Join date : 2009-12-12
Page 1 of 1
Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum