Similar topics
آمار سایت
Who is online?
In total there are 5 users online :: 0 Registered, 0 Hidden and 5 Guests None
Most users ever online was 285 on Sun Oct 13, 2024 2:07 am
خاطرات يكي از دوستان تبريزي
2 posters
Page 1 of 1
خاطرات يكي از دوستان تبريزي
اهل دانشگاهم روزگارم خوش نيست ژتوني دارم خرده عقلي سر سوزن شغلي اهل دانشگاهم بيشه ام گپ زدن است گاه گاهي مينويسم تكليف ميسپارم به شما تا به يك نمرهي ناقابل بيست كه در آن زنداني است دلتان زنده شود چه خيالي چه خيالي ميدانم ميدانم گپ زدن بيهوده است خوب ميدانم دانشم بيهوده است استاد از من پرسيد چه قدر نمره ز من ميخواهي من از او پرسيدم دل خوش سيري چند اهل دانشگاهم قبله ام آموزش جانمازم جزوه مشق از پنجره ها ميگيرم همه ذرات وجودم متبلور شده است درسهايم را وقتي ميخوانم كه خروس ميكشد خميازه خوب يادم هست مدرسه باغ آزادي بود درس بي كرنش ميخوانديم نمره بي خو.اهش مي آورديم تامعلم پارازيت ميانداخت همه غش ميكرديم كلاس چقدر زيبا بود و معلم چقدر حوصله داشت بار خود را بستم عاقبت رفتم دانشگاه به محيط خشن آموزش رفتم از پله كامپيوتر بالا چيزها ديدم در دانشگاه من گدايي ديدم در آخر ترم من كسي را ديدم از ديدن يك نمره دم دانشگاه پشتك ميزد شاعري ديدم اسيد نيتريك را جاي مي مينوشيد همه جا پيدا بود همه جا را ديدم بارش اشك از نمره تك جنگ آموزش با دانشجو حذف يك درس به فرماندهي كامپيوتر قتل يك لبخند در اخر ترم همه را من ديدم من به يك نمره ي ناقابل ده خشنودم من نمي خندم اگر دوست من مي افتد من نميخندم اگر نرخ ژتون را دو برابر بكنند خوب ميدانم استاد كي كوييز ميگيرد برگه ي حذف كجاست ما بدانيم اگر سلف نباشد همگي ميميريم و اگر حذف نباشد همگي مشروطيم نپرسيم كه چرا گوشت نبود كار ما نيست شناسايي مسئول غذا كار ما نيست شناسايي بي نظمي ها كار ما اين است كه در مركز پانچ پي اصلاح خطاها برويم
نویسندگان
دنیز-آویسا-معصومه_آقای بلوری و خودم
نویسندگان
دنیز-آویسا-معصومه_آقای بلوری و خودم
Last edited by Khojasteh on Tue Nov 17, 2009 3:59 pm; edited 1 time in total
khojasteh- تعداد پستها : 65
Join date : 2009-11-11
آدرس پستي : morningglory6988@yahoo.com
Page 1 of 1
Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum