Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.
آمار سایت
Who is online?
In total there are 45 users online :: 0 Registered, 0 Hidden and 45 Guests

None

[ View the whole list ]


Most users ever online was 285 on Sun Oct 13, 2024 2:07 am
Online Support





فرهنگ دانشجویی(طنز)

Go down

فرهنگ دانشجویی(طنز) Empty فرهنگ دانشجویی(طنز)

Post  Türk oĝlan Wed Dec 23, 2009 5:29 pm

دانشجوی سال اولی: دانشجویی که فکر می کند با تحصیلات دانشگاهی می‌تواند آینده‌ی بهتری برای خودش بسازد.
دانشجوی سال دومی: دانشجویی که فکر نمی‌کند با تحصیلات دانشگاهی بتواند آینده‌ی بهتری برای خودش بسازد.
دانشجوی سال سومی: دانشجویی که مطمئن شده است با تحصیلات دانشگاهی نخواهد توانست آینده‌ی بهتری برای خودش بسازد.
دانشجوی سال چهارمی: دانشجویی که دیگر نه فکر می‌کند، نه به چیزی اطمینان دارد و نه آینده‌ی برای خود متصور است.
مشروط: دانشجویی که به خاطر علاقه‌ی زیادش به درس خواندن، مورد حسادت قرار گرفته و از این رو دانشگاه او را ملزم کرده است که در ترم بعدی بیش از حد معینی واحد انتخاب نکند تا به بقیه هم برسد! کلمه مشروط از «مشروطه» می‌آید که عده‌ای معتقدند باعث رونق گرفتن دانشگاه در ایران شد.
تقلب: دانش دوپینگی.
سهمیه: دوپینگ قانونی.
گوسپند: نوعی جانور که جز نوشتن جزوه، حفظ جزوه و پاس کردن درس از روی جزوه هیچ کار دیگری در دانشگاه نمی‌کند. چنین موجوداتی در دانشگاه‌های مشهور بیشتر دیده می‌شوند و فرق آنها با سایر گوسپندان در این است که نه کله‌ی این گوسپندان قابل استفاده است و نه پاچه‌ی خوشمزه‌ای دارند.
جزوه: دستنوشته‌هایی که گمان می‌شود عصاره‌ی یک کتاب است، اما در واقع تفاله‌ی بخشی از آن است.
خرخوان: نوعی خر که توانایی مطالعه‌ی مداوم به مدت ۷۲ ساعت را دارد. نطفه‌ی این موجودات در دوره‌ی دبیرستان بسته می‌شود و در کلاس‌های کنکور به بلوغ می‌رسند. این موجودات اغلب در کافه تریاهای دانشکده‌ها استحاله می‌شوند.
تریا (همان بوفه و آلاچیق خودمان): محلی برای فرار از غذای سلف که در این حالت مصداق بارز از چاله به چاه افتادن است. اما صرف نظر از ارزش غذایی آن، از لحاظ فرهنگی اهمیت زیادی دارد. به خصوص برای پژوهندگان زبان کوچه و بازار و کاشفان جدیدترین فحش‌ها
سلف (غذاخوری): فعال‌ترین آزمایشگاه و واحد تولیدی هر دانشگاه که توانایی تبدیل موجودات گوناگون به غذا را دارد. یکی از رایج‌ترین توانایی‌ها که شرط لازم اولیه برای سلف نامیده شدن یک مکان محسوب می‌شود، توانایی بازیافت چمن‌های محوطه به شکل قرمه‌سبزی است.
گوریل: گونه‌ای از دانشجویان پسر با موهای ژولیده و لباس‌های بدفرم که از بوی سیر دهان و عرق لباس‌هایشان نمی توان کمتر از سه متر به آنها نزدیک شد. این جانوران معمولا پس از فارغ‌التحصیلی به‌جای اعزام به قلب جنگل‌های آمازون در پشت میزهای مدیریت و ریاست جای می‌گیرند
شاسکول: دانشجویی که بعد از ۲۰ بار جزوه دادن به یکی از دانشجویان جنس مخالف هنوز فکر می‌کند خط خوبش باعث محبوبیت‌اش است.
جلبک: نوعی دانشجو با آی‌کیوی حیرت‌برانگیز و توانایی جزوه نوشتن حتی از روی سرفه‌های استاد. تراکم زیستی این جانداران در دانشکده‌های علوم انسانی بیشتر است.
دکتر: لفظی که تا پیش از دوران وزارت کشور دکتر ک.ر.د.ا.ن یک پیشوند لذت‌بخش بود و پس از آن فحشی زشت محسوب می‌شود. با این حال، به دلایل روانی ناشناخته‌ای تمام دانشجویان رشته‌های پزشکی و دامپزشکی همچنان علاقه‌ی وافری دارند که از ترم اول تحصیل دیگران آنها را با لفظ خطاب کنند.
کافور: ماده‌ی اصلی تشکیل دهنده‌ی غذاهای سلف پسران که گویا از قدیم با عارضه‌ی «زنگ‌ زدگی» در ارتباط بوده است چرا که شاعر فرموده: برعکس نهند نام زنگی کافور!
تحقیق: تالیف یا ترجمه‌ی بخشی از کتابی که استاد در نظر دارد بعدا به نام خودش چاپ کند، در ازای گرفتن مقدار ناچیزی نمره.
پروپوزال:
نوشته‌ی بی ربط کوتاهی که در آن درباره‌ی نوشته‌ی بی‌ربط بلندی که بعدا نوشته یا کپی پیست خواهد شد، توضیح داده می‌شود.
پایان‌نامه: تایپ یا کپی-پیست کردن مقداری متن پراکنده در کتابها و پایان‌نامه‌های قدیمی‌تر در یک فایل و پرینت گرفتن از آنها و صحافی کردن مجموعه. خوشبختانه با پیشرفت علم و تکنولوژی، تمام این فرآیندها با صرف هزینه‌ی معقولی به طور کاملا خودکار و بدون دخالت دست و ذهن انجام می‌گیرد. دانشنامه (مدرک): درپوش کوزه.
جوات: دانشجویی که طبق آخرین مدهای ۱۰ سال قبل لباس می پوشد و با آخرین مدهای ۲۰ سال قبل زندگی می کند و مثل ۳۰ سال قبل فکر می کند. جوات‌ها معمولا آینده مثبتی در مشاغل دولتی دارند. (این گونه در میان کادر اداری دانشگاه به کرّات مشاهده می‌شوند!)
افزایش سنوات: حاصل ز گهواره تا گور دانش جوییدن.
سیاسی‌کاری: اصطلاحی برای توصیف فعالیت‌های سیاسی دانشجویی وقتی که مطابق سلیقه‌ی «آنها» نیست. آنهایی که همیشه تاکید می‌کنند که دانشجو باید سیاسی باشد و در امور کشورش دخالت داشته باشد. (بچه های بچه های دانشگاه ما در این زمینه سیب زمینی تشریف دارند
پاچه‌خواری: یکی از راه‌های گرفتن نمره از اساتید به طور شرافتمندانه
انتظامات: شحنه‌ی دانشگاه و مسئول برقراری نظم حتی به قیمت بی‌نظمی. ستاد کارآفرینی برای اقوام و خویشان فاقد تحصیلات دانشگاهی و بعضا دبیرستانی مسئولان دانشگاه.
کفش پاشنه بلند (تق تقی): ابزار تولید آژیر ورود و یا نزدیک شدن دختر دانشجویی که دانشگاه را با مجلس عروسی اشتباه گرفته است.
سنگ‌پای قزوین: مهمترین عامل برای اخذ دکترای افتخاری از آکسفود بدون داشتن لیسانس.
خر زدن: تنها نوع حیوان‌آزاری که انسان‌ها روی خودشان هم انجام می‌دهند. خر زدن در شب‌های امتحان به پیک خود می‌رسد.
روح: عضوی از استاد که در جلسه‌ی امتحان و پس از دیدن برگه‌ی سوالاتی که ربط چندانی به درس‌ها ندارد، از آن به وفور یاد می شود، ادامه‌ی عملیات بر روی برگه دنبال می‌شود.
صلاحیت داشتن: با مسئول یکی از نهادهای مستقر در دانشگاه سلام و علیک داشتن. پول: عامل بدبختی‌های بزرگی مثل ازدواج و تحصیل در دانشگاه آزاد.
هیز: دانشجو یا مامور انتظامات یا کارمند یا حتی استادی که وظیفه‌ی زبانش را به چشمش محول کرده است!
اسکن استخوان: طرز نگاه کردن افراد فوق‌الذکر که معمولا از پاشنه‌ی کفش همکلاسی‌ها شروع شده و به نوک مقنعه‌ی آنها منتهی می‌شود.
افتادن: سقوط از بالا به پایین که به خاطر عوامل مختلفی چون جاذبه‌ی زمین، درس نخواندن، جزوه نداشتن، شکست در عشق و امثال آنها اتفاق می‌افتد.
ازدواج دانشجویی: اشتباه صنفی
کتابخانه: جایی برای حرف زدن، رد و بدل کردن جزوات و فایل‌های بلوتوثی، اس ام اس فرستادن
منشی گروه: همه کاره ی گروه، دست کم خودش که اینطور فکر می‌کند.
حذف ترم: خودکشی آبرومندانه از ترس مرگی مفتضحانه
Türk oĝlan
Türk oĝlan

تعداد پستها : 97
Join date : 2009-11-19
Age : 33
آدرس پستي : ehsan1990k@yahoo.com

Back to top Go down

Back to top

- Similar topics

 
Permissions in this forum:
You cannot reply to topics in this forum